About

من کی هستم؟

من کی هستم؟

“من” پرکاربردترین کلمه است. در واقع ، بعد از ورود یوگا به زندگیم یا بهتر بگویم ورود من به اقیانوس بی انتهای یوگا ، وقتی که خودم را ابراز می کنم ، همیشه در درون می پرسم ،
این عبارت برای چیست؟
می خواهی چه چیزی را بیان کنی؟
آیا خودت را دقیقاً همانطور که هستی توصیف می کنی؟
آیا همانگونه هستی که مینمایی؟
سپس به خود نگاهی میندازم و انگار دیگر چیزی برای گفتن باقی نمی ماند. در واقع میل و نیاز به تعریف از خود از میان می رود. فقط کافیست همانگونه صحبت و عمل کنم که هستم.
سالهای طولانی بود که با ترس و خشم دست و پنجه نرم می‌کردم، و در تمام سالهای جوانی خود سعی می‌کردم فردی را پیدا کنم که همه تقصیرات و گناهانم را به گردن او بیندازم. میگویم گناه ، چون اکنون میدانم که چرا دوباره به این دنیا آمدم و چرا زندگی سختی را گذراندم.

به لطف آموزش اساتید معنوی و کل نگرم ، توانسته ام هم از بیماری های جسمی و هم از نظر روحی از مشکلات ذهنی رها شوم و با آموزش آفلاین ، آنلاین و حضوری توانستم تا این لحظه به بیش از ۳۰۰۰ دردمند کمک مستقیم کنم. وقتی نتایج و گزارشات شرکت کنندگان را می خوانم ،شادی وجودم را پر می کند و یک بار دیگر به یاد می آورم که اگر این مسیر را طی نمی کردم ، هرگز نمی توانستم به دیگران کمک کنم.
من کیستم ؟ من یک روح هستم ،روحی که در حال نزدیک شدن به خانه اصلی خود است و خوب می دانم چرا به این دنیا آمدم.
“ما به دو دلیل ، به دنیا آمده ایم .یا از روی عشق و یا از سر جهالت ”
من از روی ناآگاهی مطلق به دنیا آمده ام ، اما این زندگی را با عشق به خدمت خواهم گذراند و با عشق و شفقت دنیا را ترک خواهم کرد.

از همه معلمانم و اساتیدم ، به ویژه یوگی بابا عدنان چابک و لوردس چابک،ارواح مقدسی چون اوشو و بودای بزرگوار،سوامی ویوکاناندا ،سوامی ساتیاناندا،سادگورو،سوامی نیتیاناندا ،لرد کریشنا ،پاتانجلی ریشی بزرگ، کبیر ، ماهاواتار باباجی، راماناکریشنا، سوامی شیواناندا و آقای کنان بویراز برای روشن کردن آتش نیمه خاموش در تمام ابعاد وجودیم تشکر کنم.
و هر لحظه بخاطر حضور و وجود پاکشان سپاسگزارم
روح همه اساتیدم چه کسانیکه در قید حیات هستند و چه کسانیکه نیستند همواره شاد و آزاد باد.

ناماسته
بهار شهیدی

درمانگر کل نگر / شفادهنده(سابق)
شاگرد و معلم علم راجا یوگای کلاسیک
آخرین تولد: 13.09.1987 تهران
روز بیداری: 07.08.2019 آلانیا سیداشرام

بهار شهیدی

رسالت من

در تمام مدت تحصیلات از ابتدایی تا دانشگاه همواره به دنبال یک گمشده بودم، انگار یک مطلبی کم بود.
تاریخ خواندم،نشد
فیزیک خواندم ،نشد
ریاضی خواندم،نشد
رشته کامپیوتر و تکنولوژی را انتخاب کردم ،نشد که نشد

انگار یه جای کار می لنگید.
هیچ واحد درسی حرفهای دل من نبود.
از جنس انسانیت نبود.

گویا همه چیز نقش بود، و حقیقی به نظر نمی آمد. گویا فقط برای استرس شب امتحان طراحی شده بود.

فقط باید حفظ می کردی و بعد از امتحان هم به دست فراموشی می سپردی.

هرگز کسی در مدرسه به ما دروس زندگی نیاموخت.

یاد ندادند چطور بنشینیم که ستون فقرات ،ستون یک انسان، آسیب نبیند.

به ما نگفتند نَفَس کشیدن آگاهانه و کامل چه معجزاتی را در سلامت روح و روان ما پدید می آورد.

از ما نپرسیدید که چند بار در روز اجابت مزاج داریم(دفع مدفوع)

سه موضوع مهم که اگر همه پزشکان و درمانگران تمرکز خود را فقط و فقط بر روی همین سه نکته بگذارند دیگر هرگز کسی بیمار نخواهد شد.

و چیزی به نام افسردگی وجود نخواهد داشت.

اما افسوس که هیچکس در مهم‌ترین زمان آموزش یعنی دوران کودکی این را به ما نیاموخت.

و من امروز به عنوان کسی که روزی از همه این موارد رنج می برد و توانست خود را درمان کند قصد دارم تا به دنیا تا آخرین لحظه ای که نفس میکشم اهمیت این سه بخش مهم از کالبد فیزیکی را بیاموزم و برای سلامت این سه بخش راهکار های زیبایی ارائه دهم.

تا که سپس در هایی برای یک انسان حقیقی شدن باز شود. بشری بدون ترس ،بدون بیماری !

از شما می خواهم که مرا در تحقق این رسالت همراهی کنید.

پس هدف ما تغییر در سیستم آموزش و پرورش میلیون ها انسان است.

و اولین قدم را از خود شروع می کنیم.

باشد که همگی از یک بشر ساده به یک مخلوقی فراتر تبدیل شویم.

دوستتان دارم

بهار شهیدی

رسالت بهار شهیدی